مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان رضوان اللّه علیهم به نقل از كافور خادم حكایت نمایند: منزل و محلّ مسكونی حضرت ابوالحسن ، امام هادی علیه السلام در نزدیكی بازارچه ای بود كه صنعت گران مختلفی در آن كار می كردند، یكی از آن ها شخصی به نام یونس نقّاش بود كه كارش انگشترسازی و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت بود و بعضی اوقات خدمت حضرت می آمد. روزی باعجله و شتاب نزد امام علیه السلام وارد شد و پس از سلام اظهار داشت : یاابن رسول اللّه ! من تمام اموال و نیز خانواده ام را به شما می سپارم . حضرت به او فرمود: چه خبر شده است ؟ یونس گفت : من باید از این دیار فرار كنم . حضرت در حالتی كه تبسّمی بر لب داشت ، فرمود: برای چه ؟
ادامه مطلب